English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3685 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wave guide U هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
telescope U وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
telescopes U وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
plane polarized U تابشهای الکترومگنتیک
electromagnetic radiation U تابشهای الکترومگنتیک
photovoltaic cell U مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
cmos U روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
shields U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
controlled environment U محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
npn transistor U طرح ترانزیستور و قط بی با نیمه هادی نوع P برای پایه و نوع n برای collector و emither
coupler U وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
jumpers U سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
jumper U سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
insulate U مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulates U مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulating U مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
silicon U عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
superconductor U خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductors U خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductive U خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی
electromagnetic U الکترومگنتیک
electromagnetic spectrum U طیف الکترومگنتیک
electromagnetic waves U امواج الکترومگنتیک
pmos U ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
conductor rail U ریل هادی شمش هادی
mask U طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
masks U طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
infra-red U تابشهای فروسرخ
infra red U تابشهای فروسرخ
terrestrial radiation U تابشهای زمینی
extraterrestrial radiation U تابشهای ماوراء زمینی
photon U ذره بنیادی انرژی الکترومگنتیک که از انتقال یک
p channel mos U تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
mos U روش تولید و طراحی برای مدارهای مجتمع خاص با استفاده از هادیهای آهنی و اکسی روی نیمه هادی . و نیز مراجعه شود به MOSFET
metal oxide semiconductor U روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند
dose rate U میزان متوسط تابشهای یونیزه کننده
chip U وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chips U وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
ebam U Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
dosimeter U وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
subscriber's line U اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
photoconductive U هادی حساس نسبت به نور هادی نور
continuous wave U امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
directorial U هادی
electric conductor U هادی
directors U هادی
leading line U خط هادی
director U هادی
steerer U هادی
cabled U هادی
guides U هادی
ductile U هادی
cable U هادی
guide U هادی
guided U هادی
conductor U هادی
conductors U هادی
leads U هادی
lead U هادی
semi conductor U نیمه هادی
conductors U هادی رسانا
lead U غلاف هادی
electric conductor U هادی الکتریسیته
bus bar U ریل هادی
guide flag U پرچم هادی
guide vane U تیغه هادی
dredging ladder U هادی سطل
directing staff U ستاد هادی
electric conductor U هادی برق
conductors U سیم هادی
lizard U بند هادی
directress U هادی خط راهنما
directrix U هادی خط راهنما
leads U غلاف هادی
superconducter U مافوق هادی
leads U کابل هادی
leads U سبقت هادی
heat conductor U هادی حرارت
water main U لوله هادی اب
water mains U لوله هادی اب
lead U کابل هادی
internal conductor U سیم هادی
superconductors U فوق هادی
superconductor U فوق هادی
lead U سبقت هادی
wireway U سیم هادی
lizards U بند هادی
director sight U دوربین هادی
single core U هادی تک رشتهای
light quide U هادی نور
solid state U نیمه هادی
twin conductor U هادی دوبل
ideal conductor U هادی ایده ال
conductor resistance U مقاومت هادی
conducting staff U ستاد هادی
conductive silver U نقره هادی
conductor current U جریان هادی
valve guide U هادی سوپاپ
conductor U هادی رسانا
light guide U هادی نور
semicinductor U نیمه هادی
vascular tissue U بافت هادی
conductor rail U شینه هادی
light pipe U هادی نور
single conductor U هادی تک رشتهای
guide bank U دیوار هادی سد
noninductive U غیر هادی
duct U لوله هادی
conductor U سیم هادی
circuit line U هادی جریان
superconducting computers U کامپیوترهای مافوق هادی
gallium arsenide U قطعه نیمه هادی
solid state cartridge U کارتریج نیمه هادی
wires U هادی فلزی نازک
insulated conductor U هادی عایق شده
wire U هادی فلزی نازک
polestar U هادی مورد توجه
port U شیار هادی دهانه
ohmage U مقاومت هادی برق
p type semiconductor U نیمه هادی نوع "پی "
n type semiconductor U نیمه هادی نوع N
semiconductor memory U حافظه نیمه هادی
semiconductor device U دستگاه نیمه هادی
nozzle guide vane U تیغههای هادی یا راهنما
current carring wire U سیم هادی جریان
nonconductor U جسم غیر هادی
semiconductor storage U حافظه نیمه هادی
lead in U مدار هادی اشتعال
photoconductor U هادی حساس نسبت به نور
integrate semiconductor circuit U مدار نیمه هادی مجتمع
guides post U نفر هادی مستقر شوید
metallic oxide semiconductor U نیمه هادی اکسید فلزی
quadrattrix U راهنمای تربیع منحنی هادی
conductors U وسیله هادی اجرا کننده
conductor U وسیله هادی اجرا کننده
solid-state U مربوط به وسایل نیمه هادی
doubled U تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
doubled up U تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
double U تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
low gap semiconductor U نیمه هادی با فاصله انرژی کوچک
current U حرکت قط عات بار دار در یک هادی
currents U حرکت قط عات بار دار در یک هادی
variable camber U سطوح هادی گاز به داخل توربین
diathermic U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
conductors U هادی جریان برق رشته سیم
electric U حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
complementary metal oxide semiconductor U نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
diathermanous U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
conductor U هادی جریان برق رشته سیم
nonsparking U ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
wafer U تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
leader U هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
conductors U مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
cladding U ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
bathyconductograph U وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
leaders U هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
transistor U ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistors U ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
wafers U تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
randomly U حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
conductor U مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
random U حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
photoresist U فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
jumbo chip U مدار مجتمع که از مهر نیمه هادی استفاده میکند
transistors U وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
transistor U وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
diode U دیور نیمه هادی که در صورت اعمال جریان نور منتشرمیکند
led U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
light U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lightest U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
silicon U محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california
lighted U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
multilayer U تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
fet U Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
marks U نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
mark U نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
field emission U پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
dtl U Logic Transistor Diod منطق میکروالکترونیکی که براتصالات میان دیودهای نیمه هادی و ترانزیستور استواراست
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
oxides U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
oxide U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
integrated circuit U مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
microchip U مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
microchips U مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
pnp transistor U emiher آن از نوع نیمه هادی P هستند و base آنها نوع n است
braid shield U روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
solid-state U وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
varistor U مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
counter recoil cylinder U استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
board U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com